امروز شنبه 1403/02/08
Skip to main content
×

هشدار

اجزای کامپوننت را به یک آیتم منو اختصاص بدهید

 

 علی پایا، استاد دانشگاه وست‌مینستر انگلیس شامگاه ۲۷ آبان در مناظره «علوم انسانی اسلامی؛ محال‌اندیشی یا واقع‌بینی»، با بیان اینکه یکی از بهترین نمونه‌های تکنولوژی اسلامی، فقه است که کاملا برآمده از فرهنگ اسلامی است، گفت: مدعای بنده این است که علوم انسانی اسلامی ممکن نیست لذا هر نوع سرمایه‌گذاری در این مسیر به هدر دادن منابع است آن هم در شرایطی که کشور نیاز به سرمایه‌گذاری‌‌های حساب شده دارد.

وی افزود: واقع‌گرایان معتقدند که واقعیت، محصول ذهن و زبان ما نیست ولی اینکه بتوانیم به فهم بخشی از واقعیت برسیم قابل تحصیل است، هرچند ما به خاطر محدودیت دستگاه ادارکی بخشی از واقعیت را درک نمی‌کنیم.

پایا با بیان اینکه عقل‌گرایان نقاد تعریف را برای رشد معرفت چندان مفید نمی‌دانند، اظهار کرد: آنها باور دارند تعاریف فقط زمینه را برای عرضه گمانه‌ها فراهم می‌کنند؛ از دید آنها تعاریف کاملا دلخواهی هستند و به حقیقت کاری ندارند. علم و تکنولوژی هم برساخته انسان هستند گرچه با هم تفاوت دارند، وظیفه علم، نمودن واقعیت است آنچنان که هست ولی تکنولوژی به نیازهای غیرمعرفتی ما پاسخ می‌دهد و تکاپوهای معرفتی ما در مقام ابزار را تسهیل می‌کند.

پایا بیان کرد: علوم انسانی از یکسو علم و از سوی دیگر تکنولوژی است و علم بما هو علم یک شان بیشتر ندارد و آن، نمودن شان واقع است آنطور که هست و علم، فقط توصیف می‌کند و توصیه ندارد. از وجه علمی، علوم انسانی بررسی پدیدارهای روابط انسان را بر عهده دارد ولی از وجه تکنولوژیک،(انسانی اجتماعی) کارکرد کنترل و تغییر را دارد.

استاد دانشگاه وست‌مینستر انگلیس تصریح کرد: اینکه گفته شود علوم انسانی اجتماعی دو وجهی هستند تعبیر درستی نیست. در بین علوم اجتماعی انسانی، علم مرتبه دومی داریم که عبارت از معرفت‌شناسی و انواع فلسفه‌هایی است که موضوع آن علم است مانند فلسفه اقتصاد، فلسفه ریاضی و … و معرفت‌شناسی است ولی تکنولوژی‌ها در ظرف و زمینه خاص خود قابل استفاده و همگی از سنخ تجویزی است مانند اینکه پشت چراغ راهنما بایست.

وی اضافه کرد: در علوم مرتبه اول، معرفت‌شناسی وجه تجویزی ایجابی ندارد ولی می‌توان از یک منظر به آن نظر کرد و وجه تجویزی سلبی استنتاج کرد. علوم مرتبه اول به نحو پیشینی مرزهایی که عبور از آن ممکن نیست را برای ما مشخص می‌کنند.

تجویز ساده‌انگارانه اشکال علوم انسانی اسلامی

پایا بیان کرد: اشکال همه پروژه‌های علوم انسانی اسلامی در سه مقوله قابل بیان است، اول؛ کاستی خلط علم و تکنولوژی و خلط شان علم و عالم و نهاد علم و عالم، دوم؛ کاستی‌های شدید در تحلیل نظام‌های فکری و شرایط سیاسی و اجتماعی و سوم؛ تجویزهای خام‌اندیشانه و ساده‌انگارانه است.

وی افزود: تفکیک بین محتوای معرفت و نظام ارزشی عالم و تفکیک بین محتوای معرفت و علل بروز آن معرفت، فوق‌العاده مهم است به همین دلیل بسیاری از نوشته‌های علوم انسانی به ورطه مغالطه افتاده‌اند.

پایا اظهار کرد: اگر علوم انسانی اسلامی امکان‌پذیر نیست معنای آن نیست که علوم انسانی و اجتماعی ممکن نیست زیرا برساخته ما هستند و تصحیح آن از طریق مواجهه با واقعیت و نقادی درونی محقق می‌شود؛ ضمن اینکه به علم هر صفتی اضافه کنید او را از علم بودن می‌اندازید و هر شانی غیر از واقعیت به آن افزوده شود از اعتبار می‌افتد لذا شان علم، نمایاندن و معرفت خدا برای انسان نیست، تصمیم را نباید با علم خلط کرد.

وی در ادامه گفت: سوگمندانه ما چون موجوداتی با ظرفیت ادراکی محدود و غیرمعصوم و تاریخمند و زمان‌مند هستیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم تاثیرات فرهنگ، سنت و زمانه و ارزش‌های رایج در آن در ظرف ذهن و اندیشه ما وارد می‌شود و آن ارزش‌ها به نحو ناخودآگاه وارد نظام اندیشه‌ای ما می‌شود، ضمن اینکه نقاط کور معرفتی هم وجود دارد که به هیچ وجه امکان کشف آن را نداریم.

وی افزود: گفت‌وگوی نقادانه است که سبب می‌شود تا خطاهای ما که ناخودآگاه و غیرعامدانه و برخی مواقع عامدانه است پالایش شوند و جنبه واقع‌نمودن برجسته شود و در علوم اجتماعی و انسانی واردات ارزشی و ایدئولوژیک به مراتب بیشتر است به همین دلیل در علوم اجتماعی انسانی وظیفه نقادی بسیار بیشتر می‌شود.

وی با بیان اینکه همه علوم یک طیف واحد را تشکیل می‌دهند و تفاوت آنها در میزان پیچیدگی است و در هر علمی، ظرفیت‌هایی بروز می‌کند که در علوم دیگر نیست، اضافه کرد: در دهه ۶۰ یک زبان‌شناس آمریکایی، زبان یک قبیله سرخ‌پوستی را بررسی کرد، او مدعی شد که این قوم ساخت‌های زبانی خاصی دارد که قابل ترجمه به زبان‌های دیگر نیست و زمان و مکان را طوری مقوله‌بندی می‌کنند که با مقوله‌بندی ما فرق دارد.

وی گفت: مارکس وبر معتقد بود در اخلاق پروتستانی کار یک امر دینی است لذا کاتولیک‌ها پیشرفته‌تر هستند ولی بعدا مشخص شد که این تز درست نیست و جنبه‌های مدنظر او غیر دقیق بوده است و فلاسفه خود ما هم در فهم عالم دچار خطا شده‌اند و به خصوص در فلسفه اسلامی سه خطا وجود دارد اول؛ باور به یقین به عنوان معرفت در صورتی که یقین، معرفتی نیست، دوم باور به اینکه علم حضوری، علم است در صورتی که تجربه زیسته است و سوم به استقراء مطلق معتقدند که آن هم ممکن نیست.

سرمایه‌گذاری برای علوم انسانی غربی خسارت‌بار است

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در نقد سخنان پایا گفت: بنده دقیقا مقابل اندیشه ایشان هستم و معتقدم هر نوع بی توجهی به اندیشه اسلامی‌سازی علوم انسانی باعث بیراهه رفتن فضای علمی و هدر رفتن سرمایه‌های علمی ما خواهد شد.

وی افزود: معتقدم سرمایه‌گذاری بسیار هنگفتی که تاکنون برای علوم انسانی غربی شده است و در برابر آن یک دهم این سرمایه‌گذاری برای علوم انسانی اسلامی نمی‌شود هدر دادن سرمایه‌ها است؛ هرگونه سرمایه‌گذاری برای علوم انسانی غربی کاملا خاسرانه است و بر اثر آن تقرب به حقیقت حاصل نخواهد شد و نیروهای انسانی خود را هم از دست می‌دهیم.

شریفی بیان کرد: علوم انسانی برخلاف نظر آقای پایا، هفت کارکرد چون؛ تعریف، توصیف، تبیین، پیش‌بینی ارزیابی و کنترل و …دارد؛ آقای پایا گفته است که نهاد علم غیر از علم است و اسلامی و غیراسلامی دارد و این از نقاط اشتراکی ماست لذا وزارت علوم باید در این عرصه سرمایه‌گذاری کند، تعریف ایشان هم از نهاد علم شامل؛ رسانه‌های تخصصی، همه مراکز علمی، کنفرانس‌ها و گارگاه، گروه‌های داوری رساله و مقاله، رعایت حقوق مؤلفان و … است و ایشان معتقد است که اسلامی و غیراسلامی هم دارد بنابراین باید مؤسساتی برای اسلامی کردن اینها صورت بگیرد و این نقطه اشتراک هم قابل تحسین است.

 

 

 علی پایا، استاد دانشگاه وست‌مینستر انگلیس شامگاه ۲۷ آبان در مناظره «علوم انسانی اسلامی؛ محال‌اندیشی یا واقع‌بینی»، با بیان اینکه یکی از بهترین نمونه‌های تکنولوژی اسلامی، فقه است که کاملا برآمده از فرهنگ اسلامی است، گفت: مدعای بنده این است که علوم انسانی اسلامی ممکن نیست لذا هر نوع سرمایه‌گذاری در این مسیر به هدر دادن منابع است آن هم در شرایطی که کشور نیاز به سرمایه‌گذاری‌‌های حساب شده دارد.

وی افزود: واقع‌گرایان معتقدند که واقعیت، محصول ذهن و زبان ما نیست ولی اینکه بتوانیم به فهم بخشی از واقعیت برسیم قابل تحصیل است، هرچند ما به خاطر محدودیت دستگاه ادارکی بخشی از واقعیت را درک نمی‌کنیم.

پایا با بیان اینکه عقل‌گرایان نقاد تعریف را برای رشد معرفت چندان مفید نمی‌دانند، اظهار کرد: آنها باور دارند تعاریف فقط زمینه را برای عرضه گمانه‌ها فراهم می‌کنند؛ از دید آنها تعاریف کاملا دلخواهی هستند و به حقیقت کاری ندارند. علم و تکنولوژی هم برساخته انسان هستند گرچه با هم تفاوت دارند، وظیفه علم، نمودن واقعیت است آنچنان که هست ولی تکنولوژی به نیازهای غیرمعرفتی ما پاسخ می‌دهد و تکاپوهای معرفتی ما در مقام ابزار را تسهیل می‌کند.

پایا بیان کرد: علوم انسانی از یکسو علم و از سوی دیگر تکنولوژی است و علم بما هو علم یک شان بیشتر ندارد و آن، نمودن شان واقع است آنطور که هست و علم، فقط توصیف می‌کند و توصیه ندارد. از وجه علمی، علوم انسانی بررسی پدیدارهای روابط انسان را بر عهده دارد ولی از وجه تکنولوژیک،(انسانی اجتماعی) کارکرد کنترل و تغییر را دارد.

استاد دانشگاه وست‌مینستر انگلیس تصریح کرد: اینکه گفته شود علوم انسانی اجتماعی دو وجهی هستند تعبیر درستی نیست. در بین علوم اجتماعی انسانی، علم مرتبه دومی داریم که عبارت از معرفت‌شناسی و انواع فلسفه‌هایی است که موضوع آن علم است مانند فلسفه اقتصاد، فلسفه ریاضی و … و معرفت‌شناسی است ولی تکنولوژی‌ها در ظرف و زمینه خاص خود قابل استفاده و همگی از سنخ تجویزی است مانند اینکه پشت چراغ راهنما بایست.

وی اضافه کرد: در علوم مرتبه اول، معرفت‌شناسی وجه تجویزی ایجابی ندارد ولی می‌توان از یک منظر به آن نظر کرد و وجه تجویزی سلبی استنتاج کرد. علوم مرتبه اول به نحو پیشینی مرزهایی که عبور از آن ممکن نیست را برای ما مشخص می‌کنند.

تجویز ساده‌انگارانه اشکال علوم انسانی اسلامی

پایا بیان کرد: اشکال همه پروژه‌های علوم انسانی اسلامی در سه مقوله قابل بیان است، اول؛ کاستی خلط علم و تکنولوژی و خلط شان علم و عالم و نهاد علم و عالم، دوم؛ کاستی‌های شدید در تحلیل نظام‌های فکری و شرایط سیاسی و اجتماعی و سوم؛ تجویزهای خام‌اندیشانه و ساده‌انگارانه است.

وی افزود: تفکیک بین محتوای معرفت و نظام ارزشی عالم و تفکیک بین محتوای معرفت و علل بروز آن معرفت، فوق‌العاده مهم است به همین دلیل بسیاری از نوشته‌های علوم انسانی به ورطه مغالطه افتاده‌اند.

پایا اظهار کرد: اگر علوم انسانی اسلامی امکان‌پذیر نیست معنای آن نیست که علوم انسانی و اجتماعی ممکن نیست زیرا برساخته ما هستند و تصحیح آن از طریق مواجهه با واقعیت و نقادی درونی محقق می‌شود؛ ضمن اینکه به علم هر صفتی اضافه کنید او را از علم بودن می‌اندازید و هر شانی غیر از واقعیت به آن افزوده شود از اعتبار می‌افتد لذا شان علم، نمایاندن و معرفت خدا برای انسان نیست، تصمیم را نباید با علم خلط کرد.

وی در ادامه گفت: سوگمندانه ما چون موجوداتی با ظرفیت ادراکی محدود و غیرمعصوم و تاریخمند و زمان‌مند هستیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم تاثیرات فرهنگ، سنت و زمانه و ارزش‌های رایج در آن در ظرف ذهن و اندیشه ما وارد می‌شود و آن ارزش‌ها به نحو ناخودآگاه وارد نظام اندیشه‌ای ما می‌شود، ضمن اینکه نقاط کور معرفتی هم وجود دارد که به هیچ وجه امکان کشف آن را نداریم.

وی افزود: گفت‌وگوی نقادانه است که سبب می‌شود تا خطاهای ما که ناخودآگاه و غیرعامدانه و برخی مواقع عامدانه است پالایش شوند و جنبه واقع‌نمودن برجسته شود و در علوم اجتماعی و انسانی واردات ارزشی و ایدئولوژیک به مراتب بیشتر است به همین دلیل در علوم اجتماعی انسانی وظیفه نقادی بسیار بیشتر می‌شود.

وی با بیان اینکه همه علوم یک طیف واحد را تشکیل می‌دهند و تفاوت آنها در میزان پیچیدگی است و در هر علمی، ظرفیت‌هایی بروز می‌کند که در علوم دیگر نیست، اضافه کرد: در دهه ۶۰ یک زبان‌شناس آمریکایی، زبان یک قبیله سرخ‌پوستی را بررسی کرد، او مدعی شد که این قوم ساخت‌های زبانی خاصی دارد که قابل ترجمه به زبان‌های دیگر نیست و زمان و مکان را طوری مقوله‌بندی می‌کنند که با مقوله‌بندی ما فرق دارد.

وی گفت: مارکس وبر معتقد بود در اخلاق پروتستانی کار یک امر دینی است لذا کاتولیک‌ها پیشرفته‌تر هستند ولی بعدا مشخص شد که این تز درست نیست و جنبه‌های مدنظر او غیر دقیق بوده است و فلاسفه خود ما هم در فهم عالم دچار خطا شده‌اند و به خصوص در فلسفه اسلامی سه خطا وجود دارد اول؛ باور به یقین به عنوان معرفت در صورتی که یقین، معرفتی نیست، دوم باور به اینکه علم حضوری، علم است در صورتی که تجربه زیسته است و سوم به استقراء مطلق معتقدند که آن هم ممکن نیست.

سرمایه‌گذاری برای علوم انسانی غربی خسارت‌بار است

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در نقد سخنان پایا گفت: بنده دقیقا مقابل اندیشه ایشان هستم و معتقدم هر نوع بی توجهی به اندیشه اسلامی‌سازی علوم انسانی باعث بیراهه رفتن فضای علمی و هدر رفتن سرمایه‌های علمی ما خواهد شد.

وی افزود: معتقدم سرمایه‌گذاری بسیار هنگفتی که تاکنون برای علوم انسانی غربی شده است و در برابر آن یک دهم این سرمایه‌گذاری برای علوم انسانی اسلامی نمی‌شود هدر دادن سرمایه‌ها است؛ هرگونه سرمایه‌گذاری برای علوم انسانی غربی کاملا خاسرانه است و بر اثر آن تقرب به حقیقت حاصل نخواهد شد و نیروهای انسانی خود را هم از دست می‌دهیم.

شریفی بیان کرد: علوم انسانی برخلاف نظر آقای پایا، هفت کارکرد چون؛ تعریف، توصیف، تبیین، پیش‌بینی ارزیابی و کنترل و …دارد؛ آقای پایا گفته است که نهاد علم غیر از علم است و اسلامی و غیراسلامی دارد و این از نقاط اشتراکی ماست لذا وزارت علوم باید در این عرصه سرمایه‌گذاری کند، تعریف ایشان هم از نهاد علم شامل؛ رسانه‌های تخصصی، همه مراکز علمی، کنفرانس‌ها و گارگاه، گروه‌های داوری رساله و مقاله، رعایت حقوق مؤلفان و … است و ایشان معتقد است که اسلامی و غیراسلامی هم دارد بنابراین باید مؤسساتی برای اسلامی کردن اینها صورت بگیرد و این نقطه اشتراک هم قابل تحسین است.

 

نظر شما

captcha