امروز پنج شنبه 1403/01/09
Skip to main content
×

هشدار

اجزای کامپوننت را به یک آیتم منو اختصاص بدهید

منشورات پژوهشکده

میراث استاد

مسیر انقلاب ما با مسیر عالم مدرن یکی نیست؛
این می خواهد دنیا را دینی کند در صورتی که آن می خواهد دین را دنیوی کند؛
این ملکوتی و قدسی به عالم نگاه می کند و آن دیگری نگاه سکولاریستی دارد؛
این می خواهد ملکوتیان و قدسیان و انبیاء و اولیاء در دنیا راه را نشان دهند اما آن می خواهد همه این ها را کنار بگذارد.
منبع: کتاب تحول علوم انسانی
من چیزی مهمتر از این مطلب نداشتم که به شما بگویم:
حیات، این نیست که امروز داریم و این ها مشکلاتی نیست که با آن دست به گریبان هستیم. رنج این نیست که امروز می کشیم و تلخی، این نیست که امروز می چشیم. دشواری این نیست که ما می بینیم ... اگر تلخی است، تلخی پس از مرگ است و اگر رنجی هست، رنج آنجاست و اگر لذتی هم انسان بچشد، لذت این جهانی، لذت نیست؛ بلکه لذت آنجاست. چرا هنگامی که چاره از دست رفت، انسان متوجه مسئله شود؟ مسئله ای به این مهمی را چرا هنگامی بفهمیم که نتوانیم حل کنیم؟!
دوماهنامه تربیتی اخلاقی خلق، شماره ۶۲ و ۶۳
ایمان رسمی که برای حرکت از ظلمت به نور لازم است با ایمان اسمی تفاوت دارد؛
با ولایت تحقق می یابد و ولایت، با علوم انسانی - اسلامی است.
البته وقتی علوم انسانی - اسلامی و اقتصاد اسلامی استخراج گردد و قوانین اسلامی بر مبنای آن وضع شود، قوه مجریه باید بر همان اساس عمل کند، که تا آن مرحله راهی دراز در پیش است.
دوماهنامه تربیتی اخلاقی خلق، شماره ۶۲ و ۶۳
الان جنگ در مراکز علمی واقع می شود؛
و خطرش همینجاست یعنی مراکزی که محل نشر و ترویج علوم انسانی غرب است ... ما در عصری هستیم که آمریکا، اروپا و کلا غرب می گویند: خود خلق باید ببیند چه کار کنند ... مراجع تقلید ما نماز، روزه، حج و جهاد را می نویسند ولی آنان اقتصاد و علوم تربیتی و سیاست و مدیریت و .. را تنظیم می کنند.
دوماهنامه تربیتی اخلاقی خلق، شماره ۶۲ و ۶۳

صوت

ویدئو

تصاویر

آثار استاد

بیشتر
کتاب

تفکر

  • سال نشر: ۱۳۹۷
  • قطع: رقعی
  • تعداد صفحه: ۹۶
  • شابک: 978-600-441-139-4
  • ناشر: دفتر نشر معارف
معرفی کتاب

 

 کتاب «نظام معرفت شناسی؛ بازخوانی بنیان های معرفتی فارابی» تألیف قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به همت انتشارات صراط به بهای ۱۸۰ هزار تومان منتشر شد.

 

 کتاب «نظام معرفت شناسی؛ بازخوانی بنیان های معرفتی فارابی» تألیف قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به همت انتشارات صراط به بهای ۱۸۰ هزار تومان منتشر شد.

بسیاری از منتقدان و مفسران فلسفه اسلامی بر این باورند که سنت فلسفه اسلامی باید با تمرکز بر هستی شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد. غلبه این پارادایم فلسفی، باعث شده است که فلسفه اسلامی تا حد یک متافیزیک نظری صرف فروکاسته شود. این در حالی است که مباحث معرفتی، عملی و اخلاقی بخش قابل توجهی از نوآوری های فیلسوفان بزرگ اسلامی کلاسیک و مدرن را در بر می گیرد و طبیعتاً تأکید افراطی بر مباحث وجودشناسی، می تواند منجر به غفلت از بسیاری از وجوه مهم تفکر فلسفی در عالم اسلام شود.

پورحسن در این اثر سعی دارد تا این تفسیر نادرست را طی یک بحث آسیب شناسانه و بنیادین و از طریق بازخوانی نظام فلسفی بنیانگذار فلسفه اسلامی یعنی فارابی مورد نقد قرار دهد.

این اثر که نخستین کوشش نظام مند در خوانش اندیشه معرفتی فارابی و فیلسوفان اسلامی می باشد در پی آن است تا نشان دهد التفات به عقل و بنیانهای معرفتی جایگاهی مهم در فلسفه اسلامی دارد.

پورحسن معتقد است کتاب نظام معرفت شناسی کنکاشی تازه در نگره ها و اندیشه های انضمامی و ارزش یگانه عقل است. فیلسوفان اسلامی از فارابی تا علامه طباطبایی به نحوی بنیادین به معرفت شناسی توجه نشان داده و فارابی با تدوین اثری درباره معانی عقل، بنیادی مهم در التفات به عقل شناسی را فراهم آورد، متاسفانه توجه اندکی به اهمیت اساسی بحث های معرفت شناسی شکل گرفته است. وی برای رفع این نقیصه دست به تدوین این اثر زده است.

به زعم پورحسن معرفت شناسی فلسفه اسلامی بخش مغفول در مطالعات متفکران اسلامی است. هیمنه تحقیقات هستی شناسانه بر دو قلمرو معرفت شناسی و عقل شناسی سایه افکنده است و بیشترین اقبال نسبت به مباحث هستی شناسی رخ داده است. فیلسوفان اسلامی از فارابی تا علامه طباطبایی بنحوی بنیادین به معرفت شناسی توجه نشان داده و فارابی با تدوین اثری در باره معانی عقل، بنیادی مهم در التفات به عقل شناسی را فراهم آورد. همین امر در اعتباریات علامه طباطبایی از منظری متفاوت و با رویکرد معرفت شناسی اجتماعی (فلسفه اجتماعی) ظهور می یابد. متاسفانه توجه اندکی به اهمیت اساسی بحث های معرفت شناسی شکل گرفته است.

کتاب نظام معرفت شناسی قاسم پورحسن، کوششی برای بازخوانی دیدگاه متفکران اسلامی و به طور خاص فارابی در موضوعاتی همچون چیستی معرفت، چگونگی سازوکار ادرک، ارزش و اعتبار عقل، مسئله باور و صدق، رویکردهای گوناگون در باب توجیه و دلایل باورها، کنکاشی در باب نفس و ادراکات، تفاوت ها و تمایزات سنخ های علم، معرفت یقینی، فرایند ظهور دانش ها و نحوه پیدایش تفکر فلسفی، مسئله خیال و رؤیا و نبی می باشد. در این اثر تلاش شده است تا بنحوی عام به مسائل اساسی معرفت شناسی التفات شده و در پرتو آراء فارابی و فیلسوفان اسلامی، تبینی درخور از موضوعات به دست داده شود.

فهرست این اثر عبارت است از:

مقدمه

پیشگفتار

باب نخست: حقیقت معرفت و سرشت ادراک

باب دوم: دلالت و حاکویت

باب سوم: معرفت و شکاکیت

باب چهارم: تصور و تصدیق

باب پنجم: ادراک

باب ششم: نفس و معرفت

باب هفتم: عقل و ادراک

باب هشتم: معقولات نخستین و دومین

باب نهم: علم حضوری

باب دهم: یقین و گونه های آن

باب یازدهم: توجیه

باب دوازدهم: بدیهیات و معرفت

باب سیزدهم: فرآیند ظهور دانشها

باب چهاردهم: عقل و دین؛ فلسفه و شریعت

باب پانزدهم: خیال، رؤیا، وحی

در بخشی از مقدمه این اثر به قلم پورحسن آمده است: یکی از اشتباهات رایج در مطالعات صورت گرفته در کشورمان، این است که فارابی، ابن سینا و سهروردی را براساس فهم و عبارات و اصطلاحات ملاصدرا بررسی و حتی داوری کرده ایم و خوانش ملاصدرا را اصل قرار داده، فلسفه و اندیشه آنان را تحت سیطره مفاهیم و نظریه او ارزیابی کرده ایم. بدترین وضعیت را می توان در حوزه معرفت شناسی و سپس در بحث از اتحاد عاقل به معقول و حرکت جوهری و معاد دید. هنوز پس از دوره ای طولانی نتوانسته ایم خود را از سیطره فهم ملاصدرایی رها کنیم؛ به این معنا که فارابی، ابن سینا و سهروردی را به نحو مستقل مورد فهم و ارزیابی قرار دهیم. اتحاد، علم و علم حصولی و حضوری، ادراک، حس و خیال و عقل، حرکت، زمان، معنای وجود و بسیاری دیگر از مباحث بنیادین فلسفه اسلامی را ذیل چیرگی ملاصدرا می خوانیم و دست به داوری می زنیم.

وضعیت ناگوار آن است که سنخ مطالعات تطبیقی ما حتی در درون سنت اسلامی، فرسنگ ها از حقیقت تطبیق دور است. اساساً توجهی به مبانی و مبادی تفکر خود فیلسوفان نداریم و براساس پنداشتی پراشکال، سراغ تطبیق می رویم. از همان ابتدا فرض می گیریم که اتحاد عاقل و معقول صدرایی یا حرکت و زمان در معنایی که ملاصدرا فهم کرده و یا وجود تنها در مفهومی که در حکمت متعالیه مورد تفسیر قرار گرفته است، درست ترین یا تنهاترین فهم بوده و باید بالضروره آرای سایر فیلسوفان اسلامی را بر مدار آن مطالعه و مقایسه کنیم. این سنخ از مطالعات سبب غفلتی نابخشودنی از سنت فیلسوفان شده و ما را از اندیشه های حقیقی شان دور ساخته است.

فارابی در مطالعات دانشگاهی یا حضوری ندارد و یا بسیار رنجور و محو شده است. او آغاز و بنیان نخستین فلسفه اسلامی است و بهترین خوانش را در میان متفکران اسلامی از سنت یونانی به دست داده است. چندان نمی توان به کوشش های مستشرقان در این باب خرده گرفت، گرچه در بسیاری موارد نوع مطالعات آنان از حیث روش و رجوع به متون از مطالعات پژوهشگران ایرانی دقیق تر و صحیح تر بوده است. مرادم نوع نسبت آنان با فارابی و ابن سینا و داوری در باب بنیان اندیشه آنان است. متأسفانه غیر از هانری کربن، تمامی مستشرقان، فارابی و ابن سینا را در درون تفکر نوافلاطونی مسلمان قرار داده و باب فهم درست اندیشه های آنان را بستند. در حالی که فارابی به نوعی هم آغاز است و هم تطبیقی؛ هم بنیان است و هم بنیادین. نیاز به فارابی پژوهی دقیق داریم. عمده مطالعات ما درباره فارابی و حتی ابن سینا تابعی از مطالعات نادرست (معنایی) مستشرقان است و اساساً نتوانسته ایم نسبتی صحیح با حکمت مشرقیه به وجود آوریم.

پورحسن با نگارش این اثر در ادامه دو اثر قبلی با عنوانهای «فارابی و الحروف: جستاری در تاملات زبانی- فلسفی فارابی» و «خوانشی نو از فلسفه فارابی؛ گسست بنیادین معرفتی از سنت یونانی» توانسته است خود را در عداد فارابی پژوهان توانمند و منصف قرار دهد.

 

نظر شما

captcha